فاطمه می خواهد وصیت کند و چه کسی بهتر از دختر بزرگش...
دختری که سالهای بعد همه مصیبتها را می خرد و او را ام المصائب می نامند
تو مپندار که زینب دختری سی یا چهل سال است!
نه!
زینب دختری چهار ساله است که می خواهد وصیتهای مادرش را بشنود:
دخترم بشین کنارم.اول می خواهم دعا کنم اما زحمتی برایت دارم.می خواهم برای دعای من آمین بگویی!خدایا چه خبر است؟مادرم چه درخواستی از خدا دارد؟زینب در فکر بود که شنید مادر شروع به دعا کرد!:
اللهم عجل وفاتی سریعاً (بحارالانوار 43 /177)
خدایا چه کرده اند که یک مادر 18 ساله آرزوی مرگ کند؟
مادری که صاحب چهار فرزند باشد آیا می تواند از فرزندان خود دل بکَند؟
با دخت پیغمبر چه کرده اند که مرگ را بهتر از زندگی می داند؟
دانی که چرا سرشک محبوس علی است؟
یا آه چرا به سینه مأنوس علی است؟
یک مرد نبوده است بگوید نامرد
این زن که تو میزنی ناموس علی است
یا آه چرا به سینه مأنوس علی است؟
یک مرد نبوده است بگوید نامرد
این زن که تو میزنی ناموس علی است