اگر می خواهید در روز قیامت روسفید باشید...
نگذارید دلاوریها و رشادتهای شهیدان به فراموشی سپرده شود.
شهید بیوک آقا صوابی

اغاز هفته دفاع مقدس مبارک
اگر می خواهید در روز قیامت روسفید باشید...
نگذارید دلاوریها و رشادتهای شهیدان به فراموشی سپرده شود.
شهید بیوک آقا صوابی
من کیستم حقیقت حق را خزانه ام
بیرون ز مرز فکر و خیال و فسانه ام
بنیانگذار مذهب و مسندنشین علم
فیض مدام فلسفه عارفانه ام
سبط نبى و پور على، نجل فاطمه
الگوى صبر و صلح حسن را نشانه ام
آئینه دار نهضت سرخ حسینى ام
چون عابدین به نخل عبادت جوانه ام
بحرالعلوم باب من است و سخا و جود
یک قطره اى بود ز یم بیکرانه ام
استاد فقه و فلسفه و منطق و اصول
پرچم فراز علم به قاف زمانه ام
با این همه جلال در این جوّ قیرگون
محصور کرده خصم ستم پیشه خانه ام
از یورش شبانه ابن الرّبیع پست
آید به ناله سنگ ز سوز شبانه ام
لرزد به سان بید تن اهل بیت من
تا مى کشد ز خانه برون وحشیانه ام
آن بى حیا سواره و من با تن ضعیف
پاى پیاده در پى اسبش روانه ام
تندى کند که تند برو در بر امیر
کندى اگر کنم بزند تازیانه ام
آنان که سوخته اند دَرِ خانه على
آتش زدند از ره کین درب خانه ام
امام خامنه ای در دیدار با اساتید در ۲۲مرداد پیام ولایتی داده اند انشاالله عمل کنیم
من اصرار دارم این منطقه را «غرب آسیا» بگویم، نه خاورمیانه. تعبیر خاور دور، خاور نزدیک،
خاور میانه درست نیست. دور از کجا؟ از اروپا. نزدیک به کجا؟ به اروپا. یعنى مرکز دنیا اروپاست؛
هر جائى که از اروپا دورتر است، اسمش خاور دور است؛ هر جا نزدیکتر است، خاور نزدیک است؛
هر جا وسط است، خاورمیانه است! این تعریفى است که خود اروپائىها کردند؛
نه، ما این را قبول نداریم. آسیا یک قارهاى است؛ شرقى دارد، غربى دارد، وسطى دارد؛
ما در غرب آسیا قرار داریم، بنابراین منطقهى ما اسمش منطقهى غرب آسیاست،
نه منطقهى خاورمیانه.
ای پروردگار جهانیان! جواب آمد لبیک!
پس عرض کرد : ای خدای اطاعت کنندگان! جواب آمد: لبیک!
سپس عرض کرد: ای پروردگار گناهکاران!
موسی علیه السلام شنید: لبیک، لبیک، لبیک!
حضرت موسی علیه السلام عرض کرد: خدایا! حکمتش چیست که تو را به بهترین اسامی صدا زدم، بیش از یک بار جواب ندادی، اما تا گفتم: ای خدای گناهکاران، سه مرتبه جواب دادی؟ خداوند فرمود: ای موسی! عارفان، به معرفت خود و نیکوکاران به کار نیک خود و مطیعان به اطاعت خود اعتماد دارند؛ اما گناهکاران جز فضل من پناهی ندارند، اگر من هم آنها را از درگه خود ناامید کنم، به درگاه چه کسی پناهنده شوند.
قصص التوابین، ص 198